3- اثرات زیست محیطی تخلیه آب تعادل کشتی ها بر اکوسیستم های دریایی
ورود گونههای جدید به حوزههای آبی همیشه با تغییراتی در اکوسیستم آن ها همراه میباشد و حتی منجر به کاهش میزان فراوانی گونههای با ارزش شیلاتی آن حوزه ها میگردد (اسماعیلی و همکاران، 1380). به طور کلی گونه های مهاجم در محیط های جدید رفتارهای متفاوتی از خود بروز میدهند که عبارتند از:
· به علت عدم سازگاری از بین میروند.
· بیش تر از زیستگاه اولیه توسعه و گسترش مییابند.
· به علت شرایط نامساعد در حد ناچیز باقی میمانند.
در این زمینه میتوان به ورود گونههای جدید از دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس به دریای خزر اشاره نمود. این گونهها ابتدا وارد دریای سیاه میشوند و در مناطق مناسب آن پراکنش مییابند و در مواقعی از سال به مناطق مناسب دریای آزوف نیز وارد میشوند و پراکنش مییابند و سپس با توجه به شوری کمتر دریای آزوف نسبت به دریای سیاه، شرایط ورود آن ها به دریای خزر فراهم میشود (اسماعیلی و همکاران، 1381). بیشتر گونههایی که از دریای مدیترانه وارد دریای خزر شدهاند، در دریای آزوف هم پراکنش دارند.
کشتیهای نفتکش با حمل آب (به منظور حفظ تعادل) عامل اصلی ورود گونههای غیر بومی به دریای سیاه هستند(Reeve, 1989)شایان ذکر است که ورود گونههای جدید فقط از طریق دریای مدیترانه صورت نمیگیرد، بلکه این گونهها از مناطقی از اقیانوسها که شرایط اولیه زیست برای آن ها فراهم بوده است نیز به دریای خزر وارد میشوند. به عنوان مثال، برخی از گونههای جدیدی که در سال های اخیر وارد دریای سیاه شدهاند، در مناطق آب های شیرین مصب رودخانهها پراکنش یافتهاند. حملو نقل از طریق راه آهن و تأسیس سازه های دریایی، از عوامل اصلی ورود گونههای جدید از دریای آزوف و سیاه به دریای خزر هستند. تعداد زیادی از این موجودات در نواحی ساحلی و نیمه ساحلی زیست میکنند و به تدریج با فاکتورهای زیست محیطی سازش مییابند و میتوانند در حملو نقل از طریق راه آهن و شناورها زنده بمانند. بنابراین، با باز شدن کانال ولگا-دن، هنگامیکه کشتیها از دریایی به دریای دیگر از جمله به دریای خزر وارد میشدند، حامل گونههای جدید به این دریا بودند (باقری و سبک آرا، 1382). موارد فوق سبب شد تا در ترکیبات موجودات کفزی و پلانکتونها، تغییرات اساسی ایجاد گردد.در سال 1982، برای اولین بار یک گونه نرم تن دوکفهای با عنوان Scopharcainaeqvivalis در دریای سیاه در سواحل بلغارستان مشاهده شد و در همان سال گونه جدیدی با عنوان Mnemiopsisleidyi نیز در نواحی مختلف دریای سیاه مشاهده شد. انتقال این گونه بهوسیله کشتی باری از خلیج چیساپیک و دیگر نواحی اقیانوس اطلس صورت گرفت که به راحتی در دریای سیاه تردد داشتند. Mnemiopsis در دریای سیاه به خوبی سازش و تکثیر یافت و در اواخر دهه 80، مقدار زیتوده آن یک میلیارد تن برآورد گردید (Swanberg, 1974).شانهداران موجوداتی بسیار پرطاقت هستند. آنها قادرند در انواع زیستگاههای دریایی، در دامنه وسیعی از تغییرات شوری، دما و شرایط متفاوت کیفیت آب زندگی کنند. این جانوران عموماً وابسته به نوع غذای خاصی نمیباشند و در شرایطی که غذا به میزان کافی وجود ندارد، میتوانند با کاهش اندازه بدن زنده بمانند (روحی، 1382).
همان گونه که در شکل شماره 3 نشان داده شده است، نقاط مختلفی از دنیا تحت تأثیر اثرات مخرب ورود گونه های جدید از طریق انتقال به وسیله مخازن آب تعادل کشتی ها قرار گرفته اند. مهم ترین گونه های مهاجمی که از طریق آب تعادل کشتی ها در نقاط مختلف دنیا آثار مخربی بر جای گذاشتهاند عبارتند از:
· Mnemlopsisleidyi (شانه دار شمال آمریکا) که از طریق سواحل شرقی آمریکا به دریاهای خزر، آزوف و سیاه انتقال یافته است.
· Asteriasamurensis (ستاره دریایی شمال اقیانوس آرام) که از اقیانوس آرام شمالی به سواحل جنوبی استرالیا راه یافته است.
· Dreissenapolymorpha (زبرا ماسل)که از دریای سیاه به سواحل اروپای غربی و شمالی (سواحل ایرلند و دریای بالتیک) و سواحل شرقی آمریکای شمالی انتقال پیدا کرده است.
· Undariapinnatifida (کتانجک آسیایی)که از سواحل شمالی آسیا به سواحل جنوب استرالیا، زلاندنو، غرب آمریکا، اروپا و آرژانتین جابجا شده است.
· Carcinusmeanus (خرچنگ سبز اروپایی) که از سواحل اروپایی اقیانوس اطلس به استرالیای جنوبی، جنوب آفریقا، امریکا و ژاپن انتقال یافته است.
· Neogobiusmelanostomus (گوبی گرد)که از طریق دریاهای سیاه، آزوف و خزر به آمریکای شمالی و دریای بالتیک نفوذ کرده است.
· Eicocheirsinensisکه از سواحل شمالی آسیا به اروپای غربی، دریای بالتیک و سواحل غربی آمریکای شمالی جابجا شده است.
· Cercopagispengoi (کک آبی)که از دریاهای خزر و سیاه به دریای بالتیک نفوذ یافته است.
· Vibriocholera (کلرا)که سواحل آمریکای جنوبی و خلیج مکزیک را مورد تهاجم قرار داده است.